جدول جو
جدول جو

معنی اهون بر - جستجوی لغت در جدول جو

اهون بر(اَ بَ)
آهون بر. نقب زننده و چاه جوی را گویند و بعربی نقاب خوانند و بضم بای ابجد هم آمده است. (برهان) (آنندراج). نقاب و معدنچی و چاهخوی. (ناظم الاطباء). رجوع به آهون شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هوش بر
تصویر هوش بر
آنچه هوش و عقل را زایل کند، هوش ربا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آهون بر
تصویر آهون بر
کسی که در زیر زمین نقب بزند، نقب کن، نقب زن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برون بر
تصویر برون بر
پوستی که روی میوه را می پوشاند
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ دَ / دِ)
که قطع جریان خون کند. دواهایی که خون را از سیلان بازایستاند. (یادداشت بخط مؤلف). حابس الدم.
لغت نامه دهخدا
(رَ)
آهن بره. نقاب. نقب زن. آهون بر
لغت نامه دهخدا
(پَ بَ)
پهن اندام. پهن تن: صیادی سگی معلم داشت، ازین پهن بری، باریک ساقی. (سندبادنامه چ استانبول ص 200)
لغت نامه دهخدا
(رَ/ رُو غَ فُ)
گذاره کننده هامون. هامون برنده. هامون سپر. دشت و بیابان پیما. هامون گذار:
نیزه ای اندر بنان اخترکن و جیحون مضا
باره ای در زیر ران هامون بر و گردون سپر.
سنائی
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ نَنْ دَ / دِ)
نقّاب. نقب زن. چاهجوی. کان کن:
بدل درفکندی چنان چاک را
که میتین آهون بران خاک را.
؟
لغت نامه دهخدا
(زَ بامْ)
برندۀ هوش. (لغات شاهنامه) :
بفرمود تا داروی هوش بر
پرستنده آمیخت با نوش بر.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ بَرر)
مردم بیابان. رجوع به بر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از آهون بر
تصویر آهون بر
نقب زن نقاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهن بر
تصویر آهن بر
آهون بر آهون بر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پهن بر
تصویر پهن بر
پهناندام: صیادی سگی معلم داشت ازین پهن بری باریک ساقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هامون بر
تصویر هامون بر
عبورکننده ازهامون هامون گذار: (نیزه ای اندر بنان اخترکن و جیحون مضا باره ای درزیرران هامون بروگردون سپر) (قابوسنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهون بر
تصویر آهون بر
((بُ))
نقب زن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از افزون بر
تصویر افزون بر
ضمن، علاوه بر
فرهنگ واژه فارسی سره
انحراف از مسیر اصلی
فرهنگ گویش مازندرانی
آن طرف، آن سو
فرهنگ گویش مازندرانی